شعر
07 آبان 1395 توسط زهراداودی
یابن الحسن !????????????
من از این وضع پریشان ،نگرانم به خدا????????
از فراوانی نسیان ،نگرانم به خدا
همه جا بوی فساد و همه جا رنگ گناه
????????
از غریبی شهیدان، نگرانم به خدا
هرکه را می نگری دین خودش را دارد!
آه.. ای مجری قرآن، نگرانم به خدا????????
خواهری لحظه آخر به برادر میگفت:
بی تو ای سرو خرامان، نگرانم به خدا
پدرم گفت: به کوفه گذرت میافتد…
من از آن کوفه ی ویران ،نگرانم به خدا????????
ای دعای سحر عمه ی سادات بیا
خم شد از غم کمر عمه ی سادات بیا
????????????????????????????????????????????