یااباعبدالله بطلب
الان یه عده دارن از کجاها عکس میگیرن ….
کــربــلا
نـجــف
بعد پست میذارن ……
من تو راه نجف ، کربلا …..
همین الان یهویی ……
اما من …..
اتاقم ……
تنهاییم …….
گذرنامه بی مُهر……
و تربت سیدالشهدا ……
دوری از حرم ….
همین الان یهویی …..????
راستی
اربابم….چه خبر از کربلا…؟ ????
چشمم که نه، ولی دلم هر روز و شب و هر لحظه آنجاست…
اصلا راستش را بگم….؟؟؟
یه زمانی کسی میرفت کربلا خیلی تو چشم بود…
ولی الان کسایی که جاموندن بیشتر تو چشمند…
يااباعبدالله(ع)….
پایم که جامانده….
دلم را میفرستم به زیارتت ارباب….
انگار که قسمت نیست….
چشمانم کربلایی شوند….
امسال هم دلم راهی کربلا میشود…
همه دارند به پابوسی “تو” می آیند؛
طبق معمول من بی سر و پا وگناهکار باز جا ماندم…